جزيره قشم بواسطه موقعيت جغرافيايي داراي سواحل مختلف ميباشد و زيستگاههاي مختلف ساحلي و جزر و مدي در آن شكل گرفته است. سواحل شمالي جزيره قشم بدليل نزديكي به سرزمين اصلي و ورود رودخانههاي فصلي به اين منطقه و همچنين شدت كم جريان در اين ناحيه، اكثر داراي بستر گلي بوده و تنوع زيستي خاص بسترهاي گلي در آن شكل گرفته است. بسترهاي گلي منطقهاي بسيار مغذي بوده و چرخه اكولوژيك غذايي آن بسيار ارزشمند است. سواحل شمالي جزيره قشم در منتهي اليه غربي آن داراي پهنه گلي وسيع ميباشد كه وجود ميزان بالاي مواد مغذي و وجود جريان دريايي ، پناهگاه بسيار مناسبي براي انواع موجودات آبزي بوجود آورده است. بواسطه چرخش آب و در اثر جريان عمومي خليج فارس و همچنين جريانات جزر ومدي باعث پديده Upwelling منتهي اليه غربي جزيره شده و يكي از دلايل غني بودن منطقه به همين علت است. علت ديگر اين امر، جريان هاي خروجي از جنگل حرا محدوده جزيره قشم و سرزمين اصلي ميباشد. وسعت اين پهنه گلي و ميزان بالاي فراواني و تنوع بيمهرهگان دريايي، سفره غذايي بسيار با ارزش را در اين منطقه شكل داده است. بواسطه ارزش بالاي غذايي آن، ذخيرگاه مناسبي براي انواع آبزيان شيلاتي همانند ماهي و ميگو به شمار ميآيد به گونهاي كه يكي از صيدگاههاي مهم ميگو در خليجفارس، آبهاي ساحلي اين منطقه ميباشد. همچنين يكي از صيدگاههاي مهم ماهي حلوا سفيد در آبهاي اين منطقه ميباشد. اين پهنه جزر و مدي گلي بسيار مغذي، زيستگاه بسيار مناسبي براي انواع پرندگان را بوجود آورده است. مردم محلي اين منطقه را تحت عنوان نخكُنار مي شناسند. اصطلاح نخ در زبان محلي به معني وجود نوار باريك از شن ميباشد كه تا مسافت طولاني به داخل دريا كشيده شده است. بواسطه وجود جريانهاي دريايي، بستر مناسبي جهت فعاليتهاي صيادي در اين محدوده ايجاد شده است. به همين دليل، اين منطقه جهت فعالبتهاي صيادي، مشتاها (صيد سنتي) توسط مردم در پهنه جزر و مدي در فصول مختلف ايجاد ميشود. اين پهنه گلي محل زمستان گذر انواع مختلف پرندههای آبزي و كنار آبزي شامل انوع آبچليكها، حواصيلها، باكلانها، سليمها، پاشلكها، پرستوهاي دريايي، كاكاييها، پرندگان شكاري و غيره بويژه پليكان خاكستري، فلامينگوي بزرگ و عقاب ماهيگير ميباشد. علاوه بر ارزش زمین شناسی، این اثر از نظر فعالیتهای آموزشی، تحقیقاتی و علمی مهم است.